وبلاگ تفریحی و سرگرمی قندون

وبلاگ تفریحی و سرگرمی قندون

برترین و بزرگترین وبلاگ تفریحی و سرگرمی
وبلاگ تفریحی و سرگرمی قندون

وبلاگ تفریحی و سرگرمی قندون

برترین و بزرگترین وبلاگ تفریحی و سرگرمی

مدیر برنامه‌های سابق زنده یاد «مرتضی پاشایی» در یادداشتی نسبت به حضور مجدد «یوسف علی اباذری» در تلویزیون واکنش نشان داد

  
مدیر برنامه‌های سابق زنده یاد «مرتضی پاشایی» در یادداشتی نسبت به
مدیر برنامه‌های سابق زنده یاد «مرتضی پاشایی» در یادداشتی نسبت به حضور مجدد «یوسف علی اباذری» در تلویزیون واکنش نشان داد
گمان نمى کنید فقط دیدن نیمه خالى لیوان و مصادره به مطلوبِ وقایع خود عینِ‌‌ ابتذال است!؟
سال گذشته و تنها چند روز پس از درگذشت زنده یاد «مرتضی پاشایی»، «یوسف علی اباذری» صحبت‌های جنجالی را درباره این خواننده و میزان حضور مردم در مراسم تشییع او بیان کرد. صحبت‌هایی که واکنش‌های گسترده‌ای را به دنبال داشت و مورد نقد جدی قرار گرفت. اما به تازگی این جامعه شناس مجددا در تلویزیون حضور پیدا کرده و در برنامه «جیوگی» موضوع مرتضی پاشایی و موسیقی او و تفاوت فرهنگ عامه با فرهنگ روشنفکری» را نقد کرده است.

اما از سوی دیگر «مهدی کرد»، مدیر برنامه و تهیه کننده سابق این خواننده فقید، نسبت به حضور دوباره این جامعه شناس در تلویزیون واکنش نشان داده است. او به تازگی یادداشتی را در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار داده که در ادامه می‌خوانید و نقد جدی را نسبت به یوسف علی اباذری مطرح کرده است:

روزگارِ فصل..!

اینکه جامعه شناس باید از پدیده هاى اجتماعى آن هم پدیده اى به پیچیدگىِ بازتابِ درگذشتِ مرحوم پاشایى و ابعاد حضورِ بى شمار و دور از انتظارِ توده مردم در مراسم تشییع پیکرِ یک هنرمند تحلیل بدهد امرى بدیهى است...

اینکه "با حفظ احترام به ارزشها و داشته هاى فرهنگى و سنتى مان" جامعه ما نیز دچارِ معضلات و کاستى هایى در بحث فرهنگ و هنر و... است و نخبگان وظیفه بررسى و رسدِ جزء به جزءِ این مشکلات را دارند هم قبول.

اما در ادامه تمامى کم لطفى ها و بى مهریها و لحن اهانت آمیز جناب اباذرى در آن جلسه معروف ، چند سؤال ساده اما مهم به ذهنم مى رسد!
 
جناب استاد یوسف اباذرى...

آیا شرط اول بالندگى فرهنگ و تعالى هنر چیزى جز التزام به اخلاق و حقیقت و پرهیز از افراط و تفریط است ؟!

آیا در آن کتابهایى که براى مطالعه شان موى سر سپید کردید از ادب،متانت و سعه صدر هم مطلبى آمده است!؟ آیا معنى واژه مبتذل را مى دانید که فله اى به هر چیز و همه کس اطلاقش دادید؟؟ گمان نمى کنید فقط دیدن نیمه خالى لیوان و مصادره به مطلوبِ وقایع خود عینِ ابتذال است!؟

آیا از موسیقى بتهوون ،موتسارت،باخ و ...غیر از آدمیت مى توان برداشت کرد که تنها نیازِ آدمى است که زمانى مى توان داشته هایش را ارزیابى کرد که فنش، جایگاهش و ثروتش را از او بگیرند!

اصلاً به این اندیشیده اید که ریشه مشکل از کجاست!؟آیا با قضاوت هاى کورکورانه و صدور حکم هاى بى اساس، راهى جز غلطیدن از چاله افراط به چاهِ تفریط برایمان باقى مى ماند!؟

آیا در مورد پدیده ها و رجالِ سیاسى هم با این صلابت و صراحت اظهارِ نظر و اعلام موضع مى کنید که جسورانه معرکه بگیریدو چشمها و گوشها را محکم ببندید و دهان به اهانت و پرخاش باز کنیدو از روى هر مخالفى بى پروا رد شوید!؟
 
آیا دلیل آمدنِ مردم به خیابان براى شرکت در تشییع پیکر آوازه خوانِ محبوبشان به قول شما صرفاً به خاطر نازل بودن سطحِ کیفى آثارش و هماهنگى این ابتذال با ذائقه عمومى بى مغز توده مردم بوده است؟!"نقل به مضمون"

باور نمى کنم برداشتِ دانشمند مدعى و جسورى چون شما محدود به سطحى ترین لایه هاى پدیده اى با این میزان پیچیدگى باشد که اگر باشد باید بس نگران شد و تأسف خورد به حالِ جامعه اى که محلل جامعه شناسش ، تا این حد درکى متفاوت با حقایق و واقعیات ملموسش دارد!

آیا دور افتادن از آرمان هاى انقلاب و رسیدن به ابتذال ،به دلیلِ انتشار ملودى،ترانه هاى امثال مرتضى است ؟ گمان نمى کنید آوردن این حرف بر زبان فردى دانشگاهى چون شما صرفاً شانه خالى کردن و پاک کردنِ صورت مسئله باشد؟

شما و همفکران و هم صنفانتان در این سى و اندى سال چه گلى بر سرِ نظام زده اید که براى کوبیدن یک جوانِ ناکام ، از اسم انقلاب و اسلام وام بدونِ بهره مى ستانید!؟!

آیا میزان و متر شما براى ارزیابى جایگاه هنرىِ آوازه خوانى بى ادعا در عرصه هاى مختلف اجتماعى ، چیزى جز ژانر حرفه اى اوست که اینگونه بى مهابا در جایى از سخنانانتان او را با باخ و در جایى دیگر با مهوش قیاس کرده اید؟!

واصلاً شما با این میزان اندوخته دانشى که مى فرمایید چه گلى به سرِ گٓرِ این توده به تعبیرتان ابله و بى سواد زده اید که اینگونه حق به جانب تمامى کاستى هاىِ فرهنگیمان را یک شبه از مرتضى و مرتضى ها طلبکارید!؟

اى کاش از دوست موسیقیدانى که برایتان آثار مرتضى را بررسى کرده نام مى بردید که برویم از ایشان نشانىِ نت هاى فالش اجرا شده مرحوم را بگیریم! آخر از شمایى که دانشگاهى هستید و اهل نظر ، بعید بود بدون ذکر منبع به چیزى یا کسى استناد کنید! آنهم استنادى به این حد پوپولیستى همراه با دادن اطلاعات غلط در باب مقوله اى که جسارتاً اصلاً در حیطه تخصصتان نیست.!
 
هر چه بگندد نمکش مى زنند،واى...

البته در دل عقده گشایى هاتان حرفهاى حقى هم بود، اما با ادبیاتى بس نا حق! شاید به همین دلیل است که اگر لابلاى اهانت هایتان نقد درستى هم به بخشهایى از جامعه وجود داشت ، توان خودنمایى نمى یافت که دستِ کم بر دل موافقانتان بنشیند.

آرزو مى کنم هزار سالِ عمرتان با عزت طى شود، اما روزى که پا به راه مرتضى مى گذارید، شما را در جاىِ بهترى بیارامانند که اگر پس از هجرت کسى قصدعقده گشایى در بابِ دورانِ حیاتتان را داشت، دستِ کم امکانِ دفاع از حرمت نبودنتان را داشته باشید.
 
با احترام
مهدى کرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد